نت های آشفته
باور کن از تلاطم امواج آشفتگی خسته ام ...
در حسرت سحر
امشب شمعی برایم روشن کن گم شده ام در تاریکی شب هایی که انگار، تمام بودنم را پیش خرید کرده اند نمی دانم گناهم چیست... که اینگونه باید الفبای دل تنگی را از بر کنم نمی دانم چه شد که از قافله ی ماهی ها جا ماندم و زمین گیر این مرداب بی نیلوفر شدم هر از گاهی صدایم کن شاید آب شود برف سنگینی که چند سالیست دارد مرا یخ میزند ...! پ نت : به خدا بگو فیلم نامه من رو بازنویسی کنه ! این نقش برام خیلی سنگینه ...
امشب شمعی برایم روشن کن گم شده ام در تاریکی شب هایی که انگار، تمام بودنم را پیش خرید کرده اند نمی دانم گناهم چیست... که اینگونه باید الفبای دل تنگی را از بر کنم نمی دانم چه شد که از قافله ی ماهی ها جا ماندم و زمین گیر این مرداب بی نیلوفر شدم هر از گاهی صدایم کن شاید آب شود برف سنگینی که چند سالیست دارد مرا یخ میزند ...!
پ نت : به خدا بگو فیلم نامه من رو
بازنویسی کنه !
این نقش برام خیلی سنگینه ...
+نوشته شده در یک شنبه 13 / 10 / 1392برچسب:تاریکی,الفبای دلتنگی,امشب,شمع,در حسرت سحر,متن های زیبا,متن های قشنگ,متن های دلتنگی,متن های غمگین,متن های احساسی,, // ساعت7:54 PM // توسط حروفچین // صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
حکایت من : حکایت کف روی دریاست . هرچقدر میخوام دل بزنم به دریا ، اما بازم محکومم به ساحل نشینی
Home Email NazTarin.Com
دریاچه نقره ای فندک برقی سیگار لمسی
رستگــــاریمــــردی کهــــ تـو باشینبــــض زنــــدگیروزهـــــای پائیزیـــــبیـــــ سرانجـــــامخیالـــ پاپتی کـــابـــــارهکویـــــــــــر تنهایی مــــــــــرد سیگـــــــــــاریخود زنی ساختن وبلاگحمل ته لنجی با ضمانت از دبیخرید از چینقلاده اموزشی ضد پارس سگآی کیو مگیکانسرریحون مگ